به نتیجه جالبی رسیدم...
اینکه معنی زندگی..ینی داشتن چرایی برای انجام هرکار و هرفعالیتی ودرکل داشتن چرایی برای زندگی کردن...
چرایی براساس ارزش ها و باورها واعتقادات تعریف میشه
وانسانی که در راستای چرایی ای ک برای خودش تعریف کرده زندگی میکنه اززندگیش راضیه و احساس خوشبختی میکنه...
خیلی کشف خوبی بود برام خلاصه...
انگیزه پیدا کردم برم کتابامو بخونم و زودتر تموم کنم چرا؟
چون که میخوام درنهایتِ تموم کردنِ کتابای نصفه نیمه...به خودم کتابِ "انسان درجستجوی معنا" از فرانکل رو هدیه بدم...:)
شکرت خداجونم ...همه ی این یافته ها و نتیجه ها کمک توئه...ممنونم ازت♡
شب بخیر